در موزه سینما مطرح شد؛
شنیدن حرف های جالب یک صدابردار پیشکسوت در رابطه با سکوت و سینما
به گزارش المور، کارگاه نقش صدا در زندگی و سینما با حضور نظام الدین کیایی صدابردار پیشکسوت سینما عصر روز گذشته در سالن فردوس موزه سینما برگزار گردید.
به گزارش المور به نقل از روابط عمومی موزه سینما، سالن فردوس موزه سینما عصر روز چهارشنبه هفدهم آبان میزبان علاقه مندان و پژوهشگران عرصه سینما با برگزاری کارگاه «نقش صدا در زندگی و سینما» با حضور نظام الدین کیایی صدابردار پیشکسوت سینمای ایران بود.
نظام الدین کیایی با یادی از داریوش مهرجویی و بعد از یک دقیقه سکوت، اظهار داشت: جلسه را با سکوت آغاز کردیم چونکه معتقدم صدا زمانی در طبیعت شنیده می شود که سکوت شکسته شود؛ اگر سکوتی وجود نداشته باشد به صدا نمی رسیم. سکوت تنها زبان مشترک در دنیاست که نیازی به ترجمه ندارد. سکوت خیلی مهم است چون که یک سکوت بموقع از صدها فریاد تأثیر بیشتری دارد بنابراین در زندگی هم صدا و سکوت خیلی مهم است.
وی ضمن اشاره به اهمیت صدا در فیلمها اضافه کرد: علیرضا خمسه کمدین و استاد پانتومیم است که بدون استفاده از دیالوگ با بدنش صحبت کنند. یکی از کارهای مهم در سینما اینست که بازیگر با حرکات دست و بدن بتواند انتقال مفهوم داشته باشد و هنرمندی مانند خمسه حتی در سکوت هم بیان قوی دارد.
صدابردار «نارنجی پوش» ضمن اشاره به حضور علاقه مندان به سینما در این کارگاه، بیان نمود: من هم هم سن شما جوانان بودم این راه و حرفه را انتخاب کردم و از انتخابم بسیار راضی هستم و اگر ۱۰ بار دیگر هم به دنیا بیایم باز هم همین راه را انتخاب می کنم. آینده سینما متعلق به شماست و خیلی خوب است که به سینما علاقه دارید اما برای سینماگر شدن باید تلاش کنید. پس باید بدانید تا وقتی که پا جای پای استاد می گذارید ترقی نمی کنید و همیشه دنباله رو او هستید درحالیکه از یک مقطع دیگر باید راه خویش را جدا کنید و راه خویش را بروید. این حقیقت زندگی است. نکته مهم اینست که اگر شاگردان یک استاد در دانشگاه، از او جلوتر نروند کار آن استاد ارزشی ندارد.
وی ضمن اشاره به خاطره ای از همکلاسی دوران دبیرستان خود، اظهار داشت: در دوران دبیرستان همکلاسی ام «سهراب شهیدثالث» بود که همسن و سال ما بود اما نوع تفکرش با بقیه تفاوت داشت و بعدها یکی از بهترین کارگردان های دنیا شد. من و سهراب دوست داشتیم سینماگر شویم و برای همین ادامه تحصیل در رشته سینما به اتریش رفتیم. نگاه او با دیگران تفاوت داشت؛ به خاطر دارم او پس از دیدن یک فیلم کوتاه که چیزی از آن نفهمیده بودم، تحلیل خوبی ارائه داد که این نشان از نگاه منتقدانه و منصفانه او بود. بنابراین تاکید می کنم که سینماگران در کنار آموزش های سینمایی باید نقد هم بدانند. سینماگران باید رشته های مختلف سینمایی شامل فیلمبرداری، گریم، طراحی صحنه، دستیاری و حتی تدارکات را بدانند و با جزئیات این رشته ها آگاه باشند تا بهتر کار کنند. خوشبختانه مدرسه مهندسی که در اتریش رفتم ارزش داشت و به من این فرصت را داد تا بتوانم در نهایت رشته سینمایی مورد علاقه ام را پیدا کنم.
صدابردار «شمعی در باد» بیان نمود: بعد از آنکه به ایران آمدم با علی عباسی، تهیه کننده آشنا شدم و سرنوشت من با این آشنایی عوض شد چونکه از راه او با ساموئل خاچیکیان، کارگردان چیره دستی که میان کارگردان های آن زمان به دانستن تکنیک روز سینما معروف بود آشنا شدم. فیلمهای خاچیکیان زمینه ای از تکنیک و هیجان داشت، او کارگردانی بسیار با شخصیت و کاربلد بود و تنها به کارگردانی و ساخت اثری ماندگار فکر می کرد و همین آشنایی منجر به همکاری مشترک شد.
کیایی در رابطه با ماندگاری صدا توضیح داد: در این جوی که زندگی می نماییم صدا از بین نمی رود. اگر روزی در تکنولوژی به جایی برسیم که بتوانیم صداهایی را که در تاریخ بوجود آمده بشنویم حتی می توانیم صدای کسانی را که از دنیا رفته اند بشنویم چونکه صدا هیچگاه نمی میرد.
کیایی در رابطه با استفاده از صدا در فیلم کوتاه بدون دیالوگ هم اظهار داشت: صدا بر اساس دکوپاژ و نیت شما در فیلم گرفته می شود. صدا حس گرم زندگی است ازاین رو باید توجه کرد زمینه تصاویر شما چیست. همانطور که می دانید در سال ۱۹۲۷ میلادی صدا وارد سینما شد اما پیش از آن هم هنرمندان بسیار قوی تر مانند چارلی چاپلین حضور داشتند که هنوز هم مانند او زاده نشده است. در واقع با استفاده از صدا در انتقال مفهوم، تصویر را پس انداز می کنید.
این هنرمند پیشگام عرصه صدابرداری سینما ضمن اشاره به همکاری با کارگردان های بزرگ کشورمان، اظهار داشت: با زنده یاد داریوش مهرجویی از بچگی دوست بودم. او فلسفه خوانده بود و نگاه درون گرا داشت و با همین نگاه کارگردان شد و با هوشمندی که داشت فیلم «گاو» را ساخت. به جرات میتوان گفت هر فردی در فیلم مهرجویی بازی می کرد در سینما ماندگار می شد. من معتقدم بهترین نقش علی نصیریان در فیلم «آقای هالو» بود. مهرجویی با این که جوان بود بازیگران را به خوبی هدایت می کرد و برخلاف تصورها بداخلاق نبود و طنز خاص خودش را داشت. مهرجویی فیلم «هامون» را زمانی ساخت که سینما این گونه نبود؛ کسی این نگاه نو را به سینما نداشت همانطور که آقای هالو در سبک و فرم جدید بود. «سنتوری» هم فیلم درستی بود که او تمام ثروت و سرمایه خویش را روی آن گذاشت.
این صدابردار پیشکسوت در رابطه با همکاری خود با امیر نادری هم اظهار داشت: امیر نادری جزو صمیمی ترین دوستان من است؛ وی در سینما نابغه است. زمانیکه با ساموئل خاچیکیان کار می کردم امیر نادری عکاس فیلم ما بود. از سینما تاج آبادان عاشق سینما شده بود و در ذهنش تصویر و سینما بود. حتی تصاویری را که سر صحنه می انداخت روز بعد با خود خاچیکیان چک می کرد و برای ارتقای کار خود در رابطه با کادربندی ها مشورت می کرد.
وی اضافه کرد: امیر نادری «دونده» را قبل از انقلاب ساخته بود اما صدای فیلم او را راضی نکرده بود و از من خواست کار صدای فیلم را برای او انجام دهم. او با تمام وجود به صدا عشق می ورزید بنابراین با «دونده» برای نخستین بار درهای بسته جهان را به سمت سینمای ایران باز کرد. برای صدای سینمای ایران، کارگردان ها نقش موثری داشتند و بسیار تلاش کردند. بنابراین همیشه ترجیح داده ام با کارگردانانی کار کنم که صاحب اندیشه برتر هستند.
کیایی همینطور در رابطه با عباس کیارستمی هم اظهار داشت: کیارستمی سینماگری هوشمند بود که وقتی فیلمهای او را می بینید، نمی دانید فیلم مستند دیده اید یا داستانی. در فیلمهای کیارستمی نمی توانید جای بعدی دوربین را حدس بزنید؛ بنابراین معتقدم کیارستمی به الفبای سینما حروف جدیدی افزوده است.
وی در انتها بیان نمود: گاهی باید سکوت نماییم تا شنونده بهتری باشیم. در زندگی همه ما مجبوریم یک دوست و یا شریک انتخاب نماییم. به دنبال این نباشیم کسی را پیدا نماییم که حرف ما را بفهمد بلکه باید به دنبال کسی باشیم که سکوت ما را بفهمد؛ کسی که سکوت ما را بفهمد آینده ما را هم خواهد فهمید.
این کارگاه بیشتر از سه ساعت به طول انجامید و نظام الدین کیایی، پیشکسوت صدا در سینما در پایان جلسه به پرسش های هنرجویان پاسخ داد.
این مطلب را می پسندید؟
(0)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات کاربران المور در مورد این مطلب